حمیده ذاکری | شهرآرانیوز؛ «آزادی» در مقابل بردگی، اصطلاحی حقوقی و اجتماعی است و بهمعنای رهایی تن از اسارت و نیز خلاصی از تنگناهای زندگی و انتخاب آگاهانه مسیر حق است، اما «آزادگی»، برتر از آزادی است و نوعی رهایی انسان از قیدوبندهای مادی و دنیایی است و نیز بهمعنای رهایی عقل و جان آدمی از زندان نفس و شهوت و گامبرداشتن در مسیر رشد و تعالی است. خداوند متعال انسان را آزاد و با حق انتخاب آفریده است و در برابر آن، بندگی را بهجز در پیشگاه خودش شایسته نمیداند.
برایناساس، آزادی و آزادگی در اسلام یکی از ارزشهای اصولی و مهم است. در معنای آزادی و آزادگی گاه به بیراهه رفتهایم، اما آیات و روایات و همچنین سیره اهلبیت (ع) بهعنوان اصلیترین منابع دینداری در اختیار ماست و با پیروی از آنها میتوان به معنای درست این ارزش دست یافت و از انحرافها خلاص شد. مکتب امامحسین (ع) و سیره و روش ایشان در قیام عاشورا یکی از منابع معتبر برای آموزش آزادی و آزادگی و درس انسانیت است.
حضرتعلی (ع) در وصیتنامهشان به امامحسن (ع) در «نهجالبلاغه» میفرمایند: «نفس و جان و روان خودت را گرامی بدار و از هر کار پست و از هر پستی محترم بدار.» امام بزرگوار در این توصیه نمیگویند جان خودت را گرفتار مکن، میگویند «اَکرِم» یعنی احترام ذات خودت را حفظ کن و تن به پستی نده. همانطور که قرآن میفرماید «بزرگترین باختنها، باختن خود است»
اینجا نیز امامعلی (ع) همان معنا را به تعبیر دیگر میگویند: «پسرم برای هرچه از دست بدهی و بفروشی، میتوان قیمت گذاشت، ولی یک نعمت هست که اگر آن را بفروشی، بهایی در همه جهان برای آن پیدا نمیکنی و آن خودت هستی، یعنی همان نفس و جان و روحت؛ اگر روحت را بفروشی و تمام دنیا را به تو بدهند، دیگر برابری نمیکند. هرچند تو را بدانچه خواهانی برساند.» نیز امام میفرمایند: «پسرم، هرگز بنده دیگری مباش، زیرا خدا تو را آزاد آفریده است. آزادگی در آن است که انسان کرامت و شرافت خویش را بشناسد و تن به پستی و ذلت و حقارت نفس و اسارت دنیا و زیرپانهادن ارزشهای انسانی ندهد.»
بنا به آموزههای اسلام، همه انسانها دارای ارزش و کرامت هستند و اگر فردی بر فرد دیگر ارجحیت دارد، بهدلیل میزان ایمان و تقوای اوست، نه رنگ و زبان و قبیله و نژاد و منطقه جغرافیایی. با مشاهده واقعه عاشورا متوجه میشویم یکی از برجستهترین میدانهایی که در آن کرامت و ارزش انسان حفظ میشود، میدان کربلاست.
امامحسین (ع) در عاشورا به یاران خویش عزت بخشیدند، آنان را باوفاترین یاوران حق نامیدند، خود را به بالین یکایک یاران شهیدشان میرساندند و سر آنان را بر دامن میگرفتند. ایشان بین آنان تفاوت قائل نمیشدند؛ هم بر بالین فرزند بزرگوارشان علیاکبر (ع) حاضر شدند و هم بر بالین غلام خویش شتافتند. پذیرش توبه حر از سمت امامحسین (ع) یکیدیگر از جلوههای انسانیت و کرامت در کربلاست. وقتی حر بیدار شد و توبه کرد و به اردوی امام پیوست، تردید داشت که امامحسین (ع) او را میپذیرد یا نه.
او از امامحسین (ع) پرسید: «آیا برای من توبهای هست؟» نقطه امید او به بزرگواری امامحسین (ع) بود. حضرت نیز توبه و بازگشت او را پذیرفتند و به او فرمودند: «آرى، خداوند توبهات را مىپذیرد و گناهانت را مىبخشد.» و اینگونه او را به بخشایش و رستگاری امید دادند. بهگفته کارشناسان، این ارجنهادن به مقام یک انسان توبهکننده است که خود را از ظلمت رهانده و به نور رسانده است. هرچند سابقهای تیره و گناهآلوده دارد، ولی اینک به نور، ایمان آورده است.
کرامت و ارزش انسان بهاندازهای است که حتی در لحظات دشوار و زمانی که امامحسین (ع) بین انتخاب مرگ و زندگی هستند، بیان میکنند که مرگ باعزت بهتر از زندگی با ذلت است و این پیام آنچنان با فطرت آدمی همسو و همسنگ است که از پس قرنها زنده و جاودانه مانده است. امامحسین (ع) در بخشى از سخنانشان در روز عاشورا، فرمودند: «مرا میان دو چیز مخیر کرده است: میان شمشیر و تندادن به خوارى؛ و هیهات که ما تن به ذلت و خوارى دهیم. خدا و رسول او و مؤمنان و دامنهاى پاک و مطهر [که ما در آن پرورش یافتهایم]و دلهاى غیرتمند و جانهاى بزرگمنش، این را بر ما نمىپذیرند که فرمانبرى از فرومایگان را بر مرگ شرافتمندانه ترجیح دهیم.»
یکی از اشعاری که امامحسین (ع) در نبرد عاشورا آن را سرودهاند و بهعنوان شعاری در برابر بیعت با یزید مطرح کردند، این شعر است: «الموت خیر من رکوب العار / والعار اولی (خیر) من دخول النار؛ مرگ از ننگ ذلت و پستی بهتر و ننگ و عار از داخلشدن در آتش شایستهتر است. (ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب (ع)، ج ۴، ص ۶۸)» این بیان نشاندهنده روح آزاده انسانهای بزرگ است که حتی در شرایط دشوار نیز بین آزادگی و ذلت، آزادگی را انتخاب میکنند و جان فاخری را که هدیه پروردگار متعال است، به ذلت و زبونی بندگی غیر نمیکشانند و در راه آزادی جامعه نیز مبارزه میکنند.
فرهنگ آزادگی در یاران امام و شهدای کربلا نیز بود. مسلمبنعقیل پیشاهنگ نهضت حسینی در کوفه نیز، هنگام رویارویی با سپاه ابنزیاد رجز میخواند و میجنگید: «هرچند که مرگ را چیز ناخوشایندی میبینم، سوگند خوردهام که بهجز با آزادگی کشته نشوم.» چنین آمده است که همین شعار و رجز را عبدا...، پسر مسلمبنعقیل، در روز عاشورا هنگام نبرد در میدان کربلا میخواند.
همچنین، ازجمله شهدای روز عاشورا در دفاع از امامحسین (ع)، عبدا... و عبدالرحمن، پسران عزره غفاری، بودند که در کنار امامحسین (ع) جنگیدند تا به شهادت رسیدند. این دو شهید بزرگوار در رجزی که در روز عاشورا میخواندند، مردم را به دفاع از «فرزندان آزادگان» دعوت میکردند و با این عنوان از آل پیامبر (ص) یاد میکردند و میخواندند: «قبیله بنیغفار و خندف و بنینزار بهخوبی دانستهاند که ما، گروه بدکاران را با تیغ تیز و شمشیر بران میزنیم.ای مردم، با شمشیر مشرفی و نیزههای تیز، از خاندان آزادگان دفاع کنید.»
حر از شهدای کربلاست که بهعنوان یکی از مصادیق آزادی و حریت در تاریخ نامش به ثبت رسیده است. آزادگی او سبب شد بهخاطر دنیا و ریاست آن، خودش را جهنمی نکند و بهشت را در سایه شهادت خریدار شود. او توبه کرد و از سپاه ابنزیاد جدا شد و به حسین (ع) پیوست و صبح عاشورا در نبردی دلاورانه به شهادت رسید. اصحاب امام پیکر نیمهجان حر را به خیمه آوردند. امام نزد او آمدند و خون از چهره او پاک کردند و فرمودند: «تویى حر و آزاده، همانگونه که مادرت تو را چنین نامید.
تویى آزادمرد در دنیا و آخرت.» اینگونه است که امامحسین (ع) و یارانشان حتی در لحظات دشوار نبرد با ریختن خونشان به ما درس آزادگی و کرامت میدهند. سیدالشهدا (ع) حتی در لحظههای دشوار جنگ و در لحظههایی که مجروح بر زمین افتاده بودند نیز به دشمنان خود درس آزادگی میدهند و در برابر سپاه دشمن که قصد حمله به خیمههای زنان و فرزندان را دارند، برمیآشوبند و آنان را به آزادگی دعوت میکنند: «اگر شما را به جهان بینش و آیینی نیست، لااقل آزاده باشید.»